[ بنا بر گفتهی صخره ]
صخره فرمودن بنویسید چی از سال ۹۷ میخواید و من در لحظه گفتم میشینم درست و حسابی فکر میکنم و یه متن خوب مینویسم در وصف ۹۶ای که گذشت و یه تحمیدیه مینویسم واسه ۹۷، باشد که مهربان باشد و مشت مشت اتفاق خوب بر سرمان بپاشد. (لحن چی میگه؟!)
در انتها شد همین که سه چار ساعت مونده به سال تحویل یهو یادم افتاد سال داره تموم میشه و میخواستم قبل سال تحویل بنویسمش. صفحهی نتهام رو بازکردم چار تا جمله بلغور کردم و کپیش کردم اینجا. انتظار بیجا داشتم! من اینکاره نیستم و طبق معمول جهت خالی نبودن عریضه یه چیزی تایپ کردم بذارم.
اولش که میشه سلامتی و خوشحالی واسه سال جدید. میشه خوب بودن حال آدما. میشه تکرار نشدن حال بدی که تو ۹۶ زیاد پیش میومد داشته باشیم.
امسال اون سالیه که هیچ وقت فکر نمیکردم برسه. که فکر میکردم قرنها طول میکشه تا برسم بهش. که فکر میکردم قراره کلی تلاش کرده باشم و وقتی ۹۷ شروع شد از لحاظ درسی کلی راه سخت رو رفته باشم. تیرماهش کنکور دارم و نمیدونم اوضاع قراره قبل و بعدش چطور رقم بخوره. چون تا اینجا اون طوری نبوده که تصور میکردم. امید است این سه ماه رو عاقل باشم و یکم درس بخونم که هشتم تیر ۹۷ باهام مهربون باشه.
خب بعدش میریم سراغ چیزای دیگه. این تابستون میشه اون تابستونی که قرنهاست منتظرشم! :)) یه عطیهی ۱۸ ساله داریم با کلی برنامهی منطقی و غیرمنطقی تو ذهنش. از یادگیری رانندگی گرفته تا رفتن به کلاس نستعلیق. از خوندن یه عالمه کتاب گرفته تا دیدن یه عالمه فیلم. از کلاس تیراندازی تا رقص هیپهاپ! باید پولامو جمع کنم کمانچه بخرم و برم دنبال یادگیریش. ( کاش کسی به روم نیاره که برای خیلی از این کارا چقدر دیره! :)) )
میخوام کار کنم. نمیدونم چی. ولی میخوام که کار کنم.
دیدن یه سری آدما هم جزو برنامههامه حتا!
یه طوری یه عالمه کار دارم واسه امسال که فکر کنم تهش به خوردن و خوابیدن و سریال دیدن ختم شه!
خب بس نیست یاوهگویی؟ کاش تو سال ۹۷ اگه نمیتونم بهتر بنویسم لااقل یاوه هم ننویسم انقد اینجا! :))
باسپاس از تمامی دوستان و دستاندرکارانی که امسال همراهمون بودن. خدا یار و یاورتان.