خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

که نوشتن قطعا یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداست برای انسان.
که حتا اگه خوب نمی‌نویسیم هم، بنویسیم.
که ثبت بشه.
که بدونیم چقدر تغییر می‌کنه اوضاع.

کاغذهای ورق‌خورده

[ من فقط نمی‌خوام تو بمیری علی ]

شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۴:۵۶ ب.ظ

انگار هر لحظه بیش‌تر فرو بری تو باتلاق و هر لحظه بیش‌تر دست و پا بزنی. هر لحظه بیش‌تر بدونیم تهش خفگی محضه ولی کاری از دستمون برنیاد.

« من به دنیا اومدم که فقط داآش تو باشم.» *

+ ولی روز به روز بلدتر شی تو نقش بازی کردن. تهشم که اومدی بیرون، تبدیل می‌شی به اون بازیگر نقش خفنه که هیچکی نمی‌دونه چجوری انقد فرو می‌ره تو نقشش.


+ عنوان و * از تئاتر شرقی غمگین

← می‌گه خوبه تو خیلی تئاتر نمی‌بینیا! :)) 

خب دیالوگاش کاربرد داره به من چه :-"

  • ۹۶/۰۹/۰۴
  • ع. ا.

نظرات  (۳)

دقیقن امروز بحث این دیالوگ بود تو مدرسه
پاسخ:
داآش؟
+ فقط باید خودت بدونی آخرش که تئاتر تموم میشه و تو نقش خفنه شدی و همه بلند میشن از جاشون که برات دست بزنن ، به اندازه ای توو نقشت فرو رفتی که از تشویقشون خوشحال شی یا نه !
پاسخ:
آره .خودت خودت خودت. چیزی‌ه که درنظر نمی‌گیریمش و یهو می‌فهمیم تهش همینه که واسه‌مون می‌مونن.
من فقط نمیخام تو بمیری
پاسخ:
هوم. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی