خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

که نوشتن قطعا یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداست برای انسان.
که حتا اگه خوب نمی‌نویسیم هم، بنویسیم.
که ثبت بشه.
که بدونیم چقدر تغییر می‌کنه اوضاع.

کاغذهای ورق‌خورده

اولین مطلب من

شنبه, ۶ شهریور ۱۳۸۹، ۰۶:۲۸ ب.ظ

سلام                                                                                                                                                                                          من لونا هستم.10 سالمه.این اولین وبلاگمه.توش می خوام همه چی بنویسم.از جمله انشا هامو که معمولا بیست می شم.من همه ی کتاب های هری پاتر رو حفظم و هر کدوم رو چهار بار خوندم!البته به جز محفل ققنوس و جام آتش که یه بار بیشتر نخوندم.خیلی دوست داشتم عضو سایت جادوگران بشم ولی نشد.امیدوارم بتونم خوب بنویسم.

  • ۸۹/۰۶/۰۶
  • ع. ا.

نظرات  (۱۴)

بابت لینک هم مرسی . لینکیدمت .اوه اوه! کژدم اسم وبلاگ بعدیت لورفت! قضیه محسن چیه؟
پاسخ:
خواهش می کنم.
این جماعت جادوگرا رو که میبینی من دامبلدورشونم! خواهرت  ملتو معرفی نکرده واست؟!ریونکلا رو هم خوب انتخاب کردی.. من می گم از بقیه بهتره!
پاسخ:
خودت که تو گریفندور بودی!
این جماعت جادوگر که میبینی ، من وزیرشونم ... جناب آقای روفوس اسکریم جیور ...اومدی جادوگران بیا هافل ... اینقد خوفه ... به جون کژدم راس میگم ...
پاسخ:
چرا به جون کژدم؟
بزبز!خودم خواستم لو بره!جناب دامبل!همه رو می شناسه بچم!قضیه محسن را هم تو وبلاگم نوشتم که!تو همون ماجرای دو ماه.
هی،منم چهار جلد اول هری پاتر و رو ده هزار بار خوندم،ولی عضو جادوگران نیستم!به جمع وبلاگ نویسان خوش اومدی!
پاسخ:
ممنون!
راستی لینکت کردم
پاسخ:
ممنون!من چیزی جز این بلد نیستم!
ای بابا .... یکی ما رم تحویل بگیره
پاسخ:
الان باید جواب بدم؟!
راسپینا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟      چه جالب.     معنیش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟و اما بعد ؛ البته ابتدا خدمت خانم لیمو ترش سلام و علکیکتو بیشتر باید شیرین باشی تا ترشمثلا مزۀ یه بامیۀ تنوری شده در روغن داغ ، در لحظه افطار. ولی باشه لیمو ترش هم خوش مزه ست.البته با شکر و مقداری آب و مقداری یخ ، که بشه شربت آبلیمو اونم در افطارقشنگ معلوم شد ماه رمضونه. نه؟؟ فقط یاد چیزای شیرین و خنک می افتم.
پاسخ:
راسپینا یعنی پاییز(توضیح تایپیست!(کژدم))!به نظر من لیموترش خودش تنهایی خوشمز تره!
ای کوفتت بشه لونا! بیست تا نظر واسه چهار خط که اونم اولین آپته؟! من شخصا غلط نمودم که اقدام به تبلیغات در تک تک لینک های وبلاگم نمودم!اصلا اینا به خاطر من دارن واسه تو کامنت می ذارن!شاید هم می گن ده سالشه گناه داره بذار از زندگی نا امید نشه!تر!خب باشه بابا بهت برنخوره!شانس بیارم دو نفر هم از وبلاگ تو بیان وبلاگ من!
پاسخ:
این جا نه!تو خونه خدمتت می رسم!
وای عطیه داشتم همینجوری از بیکاری میمردم دوباره طبق معمول اومدم چن تا از اولین پستامو خوندم. حقیقتا هم لحنت افتضاح و بچگونه بوده، هم بی ادبانه حرف زدی، هم جمله هات تو اثنی عشرم. حیف که خیلی دوس دارم این وبُ، و حیف که خیلی کلاس داره آدم از ده سالگیش وبلاگ داشته بوده باشه. :)))) که اگه نبود، قطعن یا وبمو پاک میکردم و از اول شرو به نوشتن میکردم، یا این پستا رو بلافاصله بعد از مرورشون پاک میکردم. :د خز و خیل. :-""
پاسخ:
خب خب خب!!! :))))) آروم باش مادر :)))
آخه کوچک رو ببینش! ٭_٭
دلم رفت که برات..
پاسخ:
وای وای این مطلب مایه ی آبروریزیه قشنگ! :))))
خواستم بگم که منم اینجام الان مرسی اه =))))))))
+چقد دلم می خواد عطیه ی ده ساله ای که اینهمه چیز عجیب و غریب توی ذهنش میچرخه و تایپیستش افکارشو پیاده می کنه براش ، ببینم!
+شهریور 89 ! چه قد دور بنظر میرسه. چه قدر بعید.
پاسخ:
خدا چیزت کنه خب بچه =)))) 💙
+ هیچ تحفه‌ای نبود بابا! مث الان! بدتر از الان شایدم! =))
+هی دختر، پیر شدم ناموس 🚶
سکوت می کنم و تو مدرسه راجب  هفت سال قبل و بعدت حرف میزنم و واکنشمو نشون میدم !:-لال =))🐄💙
پاسخ:
بابا من نمی‌فهمم چرا می‌رید مطالب قدیمی‌م رو می‌خونید :)))
نکنید دیگه -.- آبروریزی‌ه این‌طوری. منم دلم نمیاد پاکشون کنم
💙🐐
اینجارو نگا پسر:)
پاسخ:
وای این مطالب هیچ وقت نباید خونده شن! =))
ولی جدا دلم نمیاد پاکشون کنم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی