خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

که نوشتن قطعا یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداست برای انسان.
که حتا اگه خوب نمی‌نویسیم هم، بنویسیم.
که ثبت بشه.
که بدونیم چقدر تغییر می‌کنه اوضاع.

کاغذهای ورق‌خورده

[ شب پیشین که به خوابم ماهی آمد ]

شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۸ ق.ظ

یه سری دیالوگا برام خیلی عادی‌ان. به نظرم باید گفته شن. اصلا برام مهم نیست که بقیه‌ براشون سخته یه سری حرفا رو بزنن. 

می‌گمشون و بدیش اینه که فکر می‌کنم بقیه اگه دیالوگ‌های مشابه بهم نگن یعنی ازم خوششون نمیاد مثلا. و خب هیچ وقت نمی‌فهمم فکرم حقیقت داره یا نه.

ضمیرناخودآگاهم معترضه. خواب آدم‌ها و حرف زدن‌هایی رو می‌بینه که هیچ وقت تجربه نکرده.


﴿ آدم به دلش چه‌طوری حالی کنه که اشتباه شده؟ ﴾


«... شده آگاه دلم ای ماه که تو پیشم خواهی آمد. »


دل زارم - محسن نامجو


پ.ن.: عه! ۲۰۰امین مطلبمه!!

  • ۹۷/۰۴/۰۹
  • ع. ا.

نظرات  (۸)

خب با این حال احتمالا 7 میلیارد ضمیر ناخودآگاه معترض داریم که هر شب شورش می کنن جهانو فتح می کنن و کنترل افکار آدما رو بدست می گیرن؟
پاسخ:
همه‌ی ضمیرهای ناخودآگاه این‌طوری نیستن که. یا مثلا اگه درگیری دیگه‌ای وجود داشته باشه و ضمیرخودآگاه اوضاع رو کنترل کنه مجالی نمی‌مونه واسه شورش شبانه.

ولی آخر یه شب ماه میاد بیرون=)))می‌خوای قبول کنی یا چی=)).ضمیرناخودآگاهِ آدم تا کجاها می‌ره که گاهی حتی حقیقتی نداره‌‌
پاسخ:
=))))
شاید هم یه روز محقق شد. کی می‌دونه؟
عه من فهمیدم کامنتم اشتباهه منظورم در مورد بند بالای ضمیر بود=)
:-برسرکوبیدن
پاسخ:
آهان =)) باتشکر :دی
داری میگی ضمیر ناخودآگاه. کنترلم مگه بلده بکنه اوضاعو؟ =)))
پاسخ:
گفتم ضمیر خودآگاه کنترل کنه. مثل یه جدال می‌مونه. خودآگاه و ناخودآگاه. هر کدوم درگیری بیشتری داشته باشه می‌بره. یا به عبارتی، هر کدوم قوی‌تر باشه.
عه 
شب پیشین به خواب منم ماهی آمد 
چه جالب 
من قبلا شما رو جایی ندیدم ؟ 
پاسخ:
عه چه جالب! چه تفاهمی! 
نه اشتباه گرفتید. مزاحم نشید لطفا.
  • مجذور کاف
  • عنوانتو خوندم «ماهی». ماهی سیاه کوچولو مثلاً. :)))؛؛
    خدا از سر تقصیرات من بگذره.
    پاسخ:
    آره اتفاقا خودم هم متوجه شدم که در نگاه اول به نظر میاد منظورم خود ماهی‌ه ولی حس کردم یه طوریه اگه «ی»ش رو جدا کنم.
    در ذهنش اکو میشود:
    دل زارم فغان کم کن 
    و اشک از دیدگان کم کن …
    پاسخ:
    آخه ببین چقدر زیباست. 
    آه.
    دل زارم. :')
    پاسخ:
    می‌بینیش آخه؟ :′]

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی