خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

که نوشتن قطعا یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداست برای انسان.
که حتا اگه خوب نمی‌نویسیم هم، بنویسیم.
که ثبت بشه.
که بدونیم چقدر تغییر می‌کنه اوضاع.

کاغذهای ورق‌خورده

بعضی وقتا

دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۸۹، ۰۲:۵۹ ب.ظ

سارا به خاطر دعوتت ممنون قلب

 

بعضی وقتا میشه،خیلی زیاد،دلم می خواد دوباره 4 ـ 5 ساله بشم. نروژباشم وبا یاسمن بازی کنم،دوباره با مامان وبابامون بریم کنار دریا یا جنگل و...

 

بعضی وقتا میشه،کم اما میشه،دلم میخواد همه ی چیزای مربوط به هری پاتر یادم بره و دیگه تو اینترنت دنبال مطلب و عکسشون نگردم.

 

بعضی وقتا میشه،دوس دارم برگردم کلاس چهارم،کلاس خانم الف وپیش دوستان گلم!

 

بعضی وقتا میشه،حسرت میخورم که چرا امسال کلاس خانم الف افتادم نه کلاس خانم ف  

 

بعضی وقتا میشه،که بخوام بر گردم زمان به دنیا اومدنم و همه ی کارامو جبران کنم.

 

بعضی وقتا میشه،بخوام هر چی از دهنم در می یاد به یه نفر بگم اما مامانشو چی کار کنم آخه خیلی بچه ننسگریه

 

بعضی وقتا میشه،آرزو کنم کاش می شد آدم هرچی بستنی بخوره چاق نشه و منم کلی بستنی بخرمو بخورم!خیال باطل

 

بعضی وقتا میشه،که عصبانیم و دلم میخواد یه چیزی رو بشکونم یا پاره کنم.

 

بعضی وقتا میشه،دلم میخواد بشینم یه دفتر کاملو خط خطی کنم! 

بعضی وقتا میشه، دلم میخواد مثل امروز مشق نوشتنی نداشته باشم

 

بعضی وقتا میشه،میخوام به اونایی که میان وبلاگم بگم بابا حداقل یه نظر بذارید دیگه!نیشخند

  • ۸۹/۰۷/۱۹
  • ع. ا.

نظرات  (۸)

سلاماین قصه هری پاتر چرا اینقدر برات مهمه؟یه قصه هایی هست که خیلی قشنگ تره. بگم برات؟؟؟به نظر من سعی کن به چیزی که خودت کشف کرده باشی علاقه مند بشی. نظر تو چیه؟؟؟
پاسخ:
آخه وقتی خوندمش دیگه نمی شه از ذهنم پاک شههمش تو فکرشم ناخود آگاهه
راستی یکی از مشکلاتی که باعث میشه برای تو نظر کمتر بذارن، اینه که کامنت ها رو جواب نمی دی.
پاسخ:
خب آخه من زیاد نمیدونم چی بنویسم! تازه ویراستارم هم درس دارهتازه اگه وقت کنم حتماُ جواب میدم
ببین لیمو ترش خانمما به هر چی که افراطی فکر کنیم، یه بیماریه. اونایی که قبل از تو شروع کردن به فکر کردن به این قصه ، بعضی هاشون که اونو فقط یه قصه دونستن، از کتاب لذت بردن و خیلی چیزا هم یاد گرفتن. کسانی که یادشون رفت که هری پاتر فقط یه کتابه، بیمار شدن. بیماری که شاخ و دم نداره. هر کسی که بیشتر از یه کتاب بسیار زیبا به این کتاب نگاه کرد، مطمئنا از این دیدگاهش استفاده نکرد.فضولی رو ببخشیدا. دوست دارم
می بینی لونی؟زیبا هم می دونه تو بیماری!غورباقه ی جوگیر!تر!وای...آخ...اوخ....!نزن!
پاسخ:
ًٌٍٔٔٔٔلونی خودتی بی ادب ...اصلأ قبل از این که خودت بگی که نمی دونستم دسر دوست شدی
کژدم خانم میشه از قول من صحبت نفرمایید.نه لونی جان، من توی خوشگل رو بیمار نمی دونم. اونایی رو بیمار می دونم  که افراطی به یه قصه دل بستن. و اونایی که عوض ارائه درست یه موضوع یا یه کتاب به توی عزیز، این کتاب رو برات مثل یه بت کردن. به هر حال اگه بد گفتم و ناراحت شدی ،ازت معذرت می خوام . البته پیشنهاد می کنم، اونو بازم بزن. با مسئولیت ِ من. لازم شد بگو این دفعه منم بزنمش.
پاسخ:
اوا! شما دیگه چرا؟لونی نه لونا. چون لونی یعنی خل و چل یعنی من خل و چلم؟
لونا خانم  جواب بده بفهمم ناراحت نشدی. یا  اگه ناراحت شدی، منو بخشیدی. منتظرم.
پاسخ:
نه بابا این حرفا چیه؟
به زیبا:الان داشتم یه مطلب می نوشتم از قول یه نفر .می دونی که من گاهی آدم حرف گوش کنی هستم! باشه!ز قول تو نمی نویسم دیگه!من با لونی شوخی زیاد دارم.اما حال نمودم که به لونی گفتی لونی!نه لونا!البته در مورد زدن هم من تحدید(!)های خاص خودم رو دارم!تر!
سلام بر تو دوست عزیزوبلاگتو دوس داشتم...بازم بهت سر میزنمتا بعد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی