بعضی وقتا
سارا به خاطر دعوتت ممنون
بعضی وقتا میشه،خیلی زیاد،دلم می خواد دوباره 4 ـ 5 ساله بشم. نروژباشم وبا یاسمن بازی کنم،دوباره با مامان وبابامون بریم کنار دریا یا جنگل و...
بعضی وقتا میشه،کم اما میشه،دلم میخواد همه ی چیزای مربوط به هری پاتر یادم بره و دیگه تو اینترنت دنبال مطلب و عکسشون نگردم.
بعضی وقتا میشه،دوس دارم برگردم کلاس چهارم،کلاس خانم الف وپیش دوستان گلم!
بعضی وقتا میشه،حسرت میخورم که چرا امسال کلاس خانم الف افتادم نه کلاس خانم ف
بعضی وقتا میشه،که بخوام بر گردم زمان به دنیا اومدنم و همه ی کارامو جبران کنم.
بعضی وقتا میشه،بخوام هر چی از دهنم در می یاد به یه نفر بگم اما مامانشو چی کار کنم آخه خیلی بچه ننس
بعضی وقتا میشه،آرزو کنم کاش می شد آدم هرچی بستنی بخوره چاق نشه و منم کلی بستنی بخرمو بخورم!
بعضی وقتا میشه،که عصبانیم و دلم میخواد یه چیزی رو بشکونم یا پاره کنم.
بعضی وقتا میشه،دلم میخواد بشینم یه دفتر کاملو خط خطی کنم!
بعضی وقتا میشه، دلم میخواد مثل امروز مشق نوشتنی نداشته باشم
بعضی وقتا میشه،میخوام به اونایی که میان وبلاگم بگم بابا حداقل یه نظر بذارید دیگه!
- ۸۹/۰۷/۱۹