[ شب پیشین که به خوابم ماهی آمد ]
شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۵۸ ق.ظ
یه سری دیالوگا برام خیلی عادیان. به نظرم باید گفته شن. اصلا برام مهم نیست که بقیه براشون سخته یه سری حرفا رو بزنن.
میگمشون و بدیش اینه که فکر میکنم بقیه اگه دیالوگهای مشابه بهم نگن یعنی ازم خوششون نمیاد مثلا. و خب هیچ وقت نمیفهمم فکرم حقیقت داره یا نه.
ضمیرناخودآگاهم معترضه. خواب آدمها و حرف زدنهایی رو میبینه که هیچ وقت تجربه نکرده.
﴿ آدم به دلش چهطوری حالی کنه که اشتباه شده؟ ﴾
«... شده آگاه دلم ای ماه که تو پیشم خواهی آمد. »
پ.ن.: عه! ۲۰۰امین مطلبمه!!
- ۹۷/۰۴/۰۹