خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

دیواری برای سنجاق کردن یادداشت‌ها

خط‌خطی‌های یک ذهن آبی

که نوشتن قطعا یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداست برای انسان.
که حتا اگه خوب نمی‌نویسیم هم، بنویسیم.
که ثبت بشه.
که بدونیم چقدر تغییر می‌کنه اوضاع.

کاغذهای ورق‌خورده

بعد مثلن یه روز قراره بیاد بگه «من به علت وجود یه سری آدما تو پیجم و کامنت‌های بی‌ربط و احمقانه‌شون، از خنده ترکیدم.»

و خب اسم من هم قراره تو صدر لیست «چرت‌گویان» قرار داشته باشه. 

ببینید در واقع اصلن کار سختی نیست. دقیقن مثل همین الانه. دستتو می‌ذاری رو کیبورد و هر چی به ذهنت راه پیدا کرد می‌نویسی. و خب اصلن به این فکر نمی‌کنی که ممکنه چه آدمایی چیزی که نوشتی رو بخونن.

 

+ با چشماش زل زده تو صورتم، نمی‌ذاره جم بخورم. هی فکر می‌کنم به این که ینی چه حرفی داره که اینطور نگام میکنه؟

نگاهش خیلی خیره‌س. خیلی خیلی. کنجکاوم که چی می‌خواد بگه. دهنشو باز میکنه. به دهنش چشم می‌دوزم. یه تیکه‌ی دیگه از غذاشو گاز می‌زنه.

لعنتی! باز یادم رفته بود آی‌کیوی کرگدن‌ها یازدهه و قرار نیست هیچ‌وقت هیچی بهم بگه.

  • ۹۴/۰۵/۱۷
  • ع. ا.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی